چون که غم بینی تو استغفار کن ** غم به امر خالق آمد کار کن‌‌

  • چون که غم بینی تو استغفار کن ** غم به امر خالق آمد کار کن‌‌
  • چون بخواهد عین غم شادی شود ** عین بند پای، آزادی شود
  • باد و خاک و آب و آتش بنده‌‌اند ** با من و تو مرده با حق زنده‌‌اند
  • پیش حق آتش همیشه در قیام ** همچو عاشق روز و شب پیچان مدام‌‌
  • سنگ بر آهن زنی بیرون جهد ** هم به امر حق قدم بیرون نهد 840
  • آهن و سنگ ستم بر هم مزن ** کاین دو می‌‌زایند همچون مرد و زن‌‌
  • سنگ و آهن خود سبب آمد و لیک ** تو به بالاتر نگر ای مرد نیک‌‌
  • کاین سبب را آن سبب آورد پیش ** بی‌‌سبب کی شد سبب هرگز ز خویش‌‌
  • و آن سببها کانبیا را رهبر است ** آن سببها زین سببها برتر است‌‌
  • این سبب را آن سبب عامل کند ** باز گاهی بی‌‌بر و عاطل کند 845
  • این سبب را محرم آمد عقلها ** و آن سببها راست محرم انبیا
  • این سبب چه بود به تازی گو رسن ** اندر این چه این رسن آمد به فن‌‌
  • گردش چرخه رسن را علت است ** چرخه گردان را ندیدن زلت است‌‌
  • این رسنهای سببها در جهان ** هان و هان زین چرخ سر گردان مدان‌‌
  • تا نمانی صفر و سر گردان چو چرخ ** تا نسوزی تو ز بی‌‌مغزی چو مرخ‌‌ 850
  • باد آتش می‌‌خورد از امر حق ** هر دو سر مست آمدند از خمر حق‌‌
  • آب حلم و آتش خشم ای پسر ** هم ز حق بینی چو بگشایی بصر
  • گر نبودی واقف از حق جان باد ** فرق کی کردی میان قوم عاد

دیدگاه خود را بنویسید...

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.