“اکنون آدمی در دستِ قبضهٔ قدرت حقّ، همچون کمانست و حقّ تعالی او را درکارها مستعمل می کند و فاعل در حقیقت حقسّت نه کمان، کمان آلتست و واسطه است لیکن بیخبرست و غافل از حقّ، جهت قوام دنیا. زهی عظیم کمانی که آگه شود که من در دست کیستم.”
مولانا- فيه ما فيه (فصل پنجاه و سوم ص 222)
با عرض سلام خدمت شما عزیزان و تبریک نوروز 1402
سالی پر از برکت ، رحمت و نور الهی را برایتان آرزومندم.♥
مراقبه « من کیستم؟»
مدت زمان: 12:20
همه شاعران عارف مسلک و عارفان واقعی، ما را به اندیشیدن درباره خود، تشویق کرده اند که در بسیاری اوقات این سوالات در قالب، “من کیستم؟” “هدف زندگی ام چیست؟” “از کجا آمده ام؟” “به کجا می روم؟” “چیستم و کیستم؟” و … بیان شده است. سوالاتی که از طرف اسنس و کانشسنس است و استفاده ای برای ذهن ندارند. شیخ محمود شبستری در اثر گرانقدرش، “گلشن راز” برخی از این سوالات را مطرح می کند و به آنها جواب می دهد.
نخست از فکر خویشم در تحیر چه چیزاست آنکه گویندش تفکر؟
کدامین فکر ما را شرط راه است؟ چرا گه طاعت و گاهی گناه است؟
که باشم من؟ مرا از من خبر کن چه معنی دارد «اندر خود سفر کن»؟
(گلشن راز – شیخ محمودی شبستری)